مصرف مقدار مناسب از مواد غذایی گرم یا خنک بسته به نوع مزاج.
ويقول إن إدارة أوباما واجهت طفرة مماثلة في عدد المهاجرين واستطاعت أن تُغيّر مسارها، بينما في عهد بايدن، لم نجد أحداً "يبكح تلك الجماح" حتى الآن، رغم اقتراب موعد حملة الانتخابات العامة.
آمیختن شراب و جز آن . (منتهی الارب ).
مزاج، در لغت به معنی «در هم آمیختن» است؛ ابوعلی سینا، در کتاب «قانون» مزاج را این‌گونه تعریف می‌کند:
برخی از افراد مزاج “فوق دموی” دارند زیرا خیلی پرحرف و فعال هستند، به‌نحوی‌که گاهی بودن در کنار آنها ممکن است طاقت‌فرسا باشد.
کیفیت‌هایی که برای ارکان چهارگانه و اخلاط چهارگانه بیان کردیم، یادتان هست؟
سحبة ,تسوقت من هنا مرارًا وتكرارًا، وكل مرة يزداد إعجابي. تنوع النكهات والاهتمام بتقديم المعلومات يظهران الالتزام بتقديم أفضل تجربة.
اجتماع عناصر اربعه بعضی با بعضی دیگر بر وجهی که آن اجسام تفاعلی کنند بواسطه ٔ کیفیات متضاده تا حدی که حاصل شود از ایشان کیفیتی متوسط متشابه در جمیع اجزاء. (قطب الدین شیرازی به نقل در فرهنگ علوم عقلی ). کیفیتی است که از تأثیر کیفیات عناصر اربعه در بدن آدمی پدید آید« : و اگر دو کیفیت با یکدیگر باز کوشند و هر یک اندر گوهر یکدیگر اثر کنند و گوهر هر دو از حال بگردد آن رااستحالت گویند و بدین استحالت قوت هر دو شکسته شود و کیفیتی میانه پدید آید آن را مزاج گویند.
اعاني من الحالة النفسية السيئة و والاكتئاب و الهم و الحزن
همان‌طور که گفته شد، همۀ افراد این کیفیت‌ها رو در بدن دارا هستند و بسته به اینکه کدام‌یک بیشتر باشد مزاج فرد مثلاً گرم، سرد و تر و… است؛ پس مزاج، یعنی بیشتر بودن یکی از کیفیت‌ها، نه اینکه بقیه کیفیت‌ها وجود نداشته باشد.
نویسنده: فرزانه پاشایی - انتشار: ۱۴۰۱/۰۱/۲۶ - بروزرسانی: ۱۴۰۲/۱۰/۲۷ ، سیاست انتشار مطالب
ج ، اَمزاج و اَمزجه . آمیز. (زمخشری ). امتزاج . آمیغ. (یادداشت مرحوم دهخدا). آمیختگی . سحبة مزاج قطاب . (منتهی الارب ).
در این مطلب، سعی شده به نحوی کامل با مزاج شناسی و شاخص‌های شناخت مزاج صحیح، آشنایی جامعی پیدا کنید.